نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

هدیه خدا عشق مامان و بابا نازنین زهرا

                             به نام خدای مهربون

سلام به وبلاگ نازنین زهرای من خوش آمدید

پاییز زیبا

سلام عزییییییز دلم  دختر مهربونم عسل مامان و بابا امروز که برات مینویسم شما  ماشاالله چهار سال و نه ماه داری.از خدا میخوام همه ی کسانی که در ارزوی بچه دار شدن هستن صاحب اولاد بشن.خدارو شکر میکنم که همچین دختری گل دختری دارم.مامان جان  هم دم من  و بابا تو روزای غربت ..دلسوز مامان عاشقتم. در فصل پاییز ونکور زیبا هستیم.هر دو کلاس میریم.شما کلاس پیش دبستانی توخیابون ماندی و من هم کلاس زبان نزدیک شما..بابای مهربون و زحمت کش هم مشغول کار.این روزا حسابی شیرین زبونی میکنی یه سری از حرفاتو نوشتم بعدا اضافه میکنم.تو کلاست معلماتو خیلی دوست داری خداروشکر با بچه ها خوب رابطه برقرار میکنی مامان جان.انشالله سال های تحصیلی روبا...
4 آذر 1395

سلام نفس من و بابانازنین خانوم خوشگلم

سلام عشق مامان و بابا عزیز دلم نفسم  اینبار خیلی غيبتم طولانی شد اما ایشالله از این به بعد زودتر میام اینروزها پشت سرهم میگذرند و ما صبحا به اتفاق هم ميريم کلاس زبان ...تو مهد اینجا حروف انگلیسی رو نقاشی میکنید و بازی و آب بازی و...خلاصه احساس میکنم اينجارو بیشتر از جاهای دیگه دوست داری عسل مامان ...به امید خدا باید برای پیش دبستانی آماده بشی  قربونت برم...خوب بزار از قبلتر بگم اول عید که عید امسال تو خونه جدید همراه با اشک و خنده بود دلتنگ عزیزان در ایران و امیدوار به آینده انشالله ...خلاصه مامان ایشالله صد سال دور هم عید رو جشن بگیریم شمام عیدی خوبی گرفتی ...بعدش هم نوبت تولد بابا مرتضی بود همینجا ازش به معنای واقعی کلمه تشکر ...
28 خرداد 1395

تولد چهارسالگیت مباااااااااااااااااااااااااااااااااااارک

سلاااااااااااااام عشق مامان و بابا مامان ببخشید که دیر به دیر مینویسم...کلاسامون هر روز شده و نمیرسیدم ....عزیزم  تولدت مبااااااااااااااااااااارک     عشق مامان و بابا وارد پنج سالگیت شدی به سلامتی انشالله الهی صدساله بشی و همیشه موفق و سلامت باشی دختری قوی و با اعتماد به نفس بالا ...مهربون و انسان دوست باشی عاقبتت به خیر باشه و سراغاز نسلی پر از معرفت و یاد خدا...یادت باشه که هدف زندگی خوب بودن و خیر  رسوندنه...گاهی بعضی ادما دل همدیگرو میشکونن و یا از یاد خدا همدیگرو دور میکنن اما  کسی برنده است که همیشه شرایطو با یاد خدا و درست مدیریت میکنه...از خدا میخوام دخترم اعتقادات درست داشته باشی و ب...
26 بهمن 1394

اولین زمستون ونکوور

سلاااام مامانم خوشگلمممم  امروز اولین روز زمستون سال 2016 هست من و شما کنار هم..شما نقاشی میکشی عکس پوکویومنم برات مینویسم بابا هم رفنه دنبال کار ماشینش...از خدا میخوام برای همه یه سال پر از سلامتی و ارامش و موفقیت باشه انشاالله....تعطیلات کریسمسه و خواب و استراحت ...چون ساعت کلاسم صبح شده زودتر میام دنبالت و کلی خوشحالی که تو مهد نمیخوابی..عشق مامان نمیدونم چرا دوست نداری بخوابی مامانت که خوش خوابه احتمالا به بابا رفتی :))) قبل تعطیلات مهد ازمون خواستن لباس سفید بپوشید و کنسرت دارید کلی ذوق کردیم بابابا چشم ازت برنداشتیم عزیییییییییییییزم بهت افتخار میکنم یه پارچه خانوم بودی ماشاالله اهنگ جینگیل بل با اون زنگای کوچیک تو دستتون خی...
12 دی 1394

سلامی پاییزی

سلام به دختر گل مامان...نازنینم بهترینم دختر گلم  در سن سه سال و نیم هستی ماشاالله...خداروصدها هزااربار شکر که تورو دارم دختر نازم که اینحا مونس و غمخوار مامانی...خداحافظت باشه گل مامان....خوب جونم برات بگه بعد از اومدن به محل جدید کلاس زبان من شروع شد شمارو بردم مهد کودک گرین اپل...اما اصلا اونجارو دوست نداشتی..خلاصه بعد سه روز با دیدن اخلاق تند کارکنانشون تصمیم گرفتم دنبال جای دیگه ای نزدیک کلاس خودم بگردم به قول خودت خاله مینارو پیدا کردیم..خانوم ایرانی که یه مهد کوچیک داشت اما اینجام تمیز نبود و بعد سوزش ادرار عشقم متوجه شدم خیلی بهداشت رعایت نمیشد البته شماهم چون مجبور بودی اونجا بخوابی خوشحال شدی اینم دوست نداشتم که مجبور به کا...
12 آبان 1394

تاخیرمن وپری دخت نازم

سلاااااااااااام عزیز دلم بعد از مدت ها تونستم بنویسم برات...واقعااینچند وقت سرمون شلوغ بود بعد از اومدن به کانادا وکارای اولیه تازه داشتیم تو خونه  جدید جامیافتادیم کهبه علت دسترسی بدش اومدیم منطقه ای دیگه به اسم کوکیتلام...خلاصه دوباره سرمون شلوغ بود تا امروز رسیدم بنویسم خداروشکر انشالله خدا بههمه سلامتی بده ومشغول این قیل کارا باشیم...به سلامتی وشادی دختر نازم ودختران  ناز ایران زمین جونم برات بگه ماشالله درکت بالا رفته نگران مامان میشی گاهی لغات انگلیسی میگی ومنو بابا کلیییییییییییییییی دلمون میره ماهرمضونامسال تو کانادا برای منخیلی جالب بود روزا طولانی ولی خوب خنک بودخداروشکر فقط هشت روز ونتونستم بگیرم...شماهم میبردم مسجد و...
5 مرداد 1394

زندگی جدید

سلام عشق من این سلام با سلامای دیگه فرق داره ....ما مهاجرت کردیم به کشور کانادا ....چهار روز از اومدنمون میگذره...نمیدونم چه حالی دارم هنوز تو شوکم...اینجا خیلی قشنگه سرسبز و دلباز اماجای خانوادهو عزیزان خالیه خالی...ما مهمون یه خانواده مهربون هستیم شم هم از اول خداروشکر باهاشون گرم گرفتی قربونت برم خدا رو شکر...بهشونمیگی خاله فرزانه و دخترخاله ها و عمو بهنام. ومامان ملک مهربون ..هههههههه  ایشالله به زودی خونه بیدا میکنیم...یکم نگرانم دلم هوای خونه و ایرانو کرده البته تا شما مدرسه بری وقت برای فکر کردن داریم اما تا سال بعد برنامه ریزی بلند مدتمو میکنم بابا هم گفته هر چی ما بگیم ایشالله هر چی خیره...از فرودگاه و گریه هاشو بغض شما نگم بهت...
31 فروردين 1394

زمستون زیبا

سلام به دختر قشنگم..نفس مامان و باباش ...نازنینم عشق من زمستونم اومد به سلامتی...جونم برات بگه این روزا مشغول کلاس زبانم روزای زوج میرم شمام پیش خاله ایناو مامانی میمونی دو روزم میری کلاس زبان که بیشتر نقاشیه ...فدای اون کوچیکیت بشم منننننن.....ایشاله کم کم راه میوفتیم..خوب بزار از حرفات بگم... میگی مامان دستات چه قدر قشنگه....فدات شم خوب حالا دیگه وقت نقاشیه...بزن بریم ..بریم پروما رول بخریم؟...وقتی میخوایم بریم خرید کاغذ میاری مثلا مینویسی....امروز میگفتی خوب میخوام برنامه ریزی کنم غذا خوردم...ماشینو فروختیم میگی این دفه ماشین پلیس بخریم ههههههههه میگی برام تولد بگیر عمو حسن بمونه بنیامینو نگه داره به من نگاه میکنه ههههههههههههههه...
11 دی 1393

محرم امسال ما و دخملی

سلام عشقم....عسلم......نفس من و بابایی.... اول اینکه مامانو ببخش که دیر به دیر میام....این روزا دنبال کلاس زبان و مهد کودک عالیو خوندن زبان و کلیییییییییییی کار برای مهاجرتمون داریم دختر گلم ان شا الله اگه خیر باشه بعد از عید از ایران به کانادا مهاجرت میکنیم...ایشالله برای زندگی بهتر عشق من انشالله اونجا به بهترین جاها برسی... از هر لحاظ ...که اولیش انسانیت و ازاده بودن و مومن بودنه دختر قشنگم از خدا میخوام عاقبت به خیر شی همه بچه ها ایشالله. در باره محرم امسال....شب تاسوعا مامانی و بابایی و عمو داود به رسم هر سال حلیم پختن ایشالله قبول باشه...میدونستی خیلی حلیم دوست داریییی نوش جونت عسلم....ما هر سال با حلیم رووز تاسوعا میرفتیم خونه ب...
27 آبان 1393